پسر کرونوس ورئا و برادر کوچک زئوس بودکه در تقسیم جهان بعد از شکست کرونوس دریاها به او رسید و اورا خدای مطلق دریا می دانستند. پرورش دوران کودکی وی توسط تلکین ها (1) و کفیرا دختر اوشن صورت گرفت و هنگامی که به سن بلوغ رسید عاشق هالیا خواهر تلکین ها شد و از این وصلت صاحب شش پسرو یک دختر بنام رودس گردید این موضوع در جزیره ای صورت گرفت که بعد از آن بنام جزیره رودس نامگذاری گردید.
پوزئیدون نه تنها حکومت امواج را بلکه ایجاد رگبارهای توأم با رعد و برق را نیز در اختیار داشت و می توانست با سه شاخه خود صخره های بزرگ ساحل را از جای خود کنده و به وسیله همان سه شاخه مخصوص چشمه ها را جاری کند .هم چنین افسانهها حاکی از این بو د که اسب را نیز او با ضربه نیزه سه شاخهاش آفرید.
او همچنین با آمفی تریت که نوه اوسیانوس، تایتان آبهای به هم پیوسته جهان بود، ازدواج کرد پوزئیدون ایزد باروری و رویش به شمار می رود.
و پس از زئوس
قدرتمندترین خدایان است و حتی هنگامی که قلمرو پوزئیدون به دریاها منحصر
شد شخصیت خود را به عنوان خدای بزرگ حفظ کرد و برابر زئوس آسمانی، زئوس
الالیوس (دریایی) شد که قدرتش در سرتاسر کیهان مادی گسترش یافت.
ادامه مطلب ...
در برخی افسانهها آمده است که هفائیستوس از همان ابتدای بسته شدن نطفه آتنا عاشق او بوده و قبل از این که با تبر به سر زئوس بزند تا آتنا خارج شود، از زئوس قول ازدواج با دخترش را گرفته بوده است؛ ولی بعد از این که آتنا تولد یافت، او از قول پدر سر باز زد.
این بازی قدیمی مال زمان بچگی منه ویادم افتاد که این بازی مربوط به افسانه های یونانی است
از دستش ندید ودانلود کنید.
حجم:45مگابایت
سومین برادر در میان المپ نشینان که برای سهیم شدن در فرمانروایی بر دنیا قرع کشید. دنیای زیرین و فرمانروایی بر مردگان به نام وی افتاد. او را پلوتو ، خدای ثروت و خدای فلزات گرانبهای نهان شده در دل زمین هم خواندند . یونانیان و رومیان اغلب آن را به دیس dis هم ترجمه کردند که در زبان لاتین به معنی ثروتمند است. او کلاهی بسیار معروف داشت که هر کس آن را بر سر می گذاشت نامرئی می شد.او به ندرت سرزمین خود را ترک می کرد و به المپ یا به زمین می آمد.وی هیچ اصراری برای رفتن به آن دو جا نداشت. او فرمانروایی سنگدل و بی رحم ولی در عین حال عادل و منصف بود وخدایی ترسناک بود ولی اهریمن صفت نبود. همسرش پرسفونه نام داشت که وی را که برادر زاده اش بود با وجود نا رضایتی زئوس از زمین ربوده و ملکه ی دنیای زیرین کرده بود. هادس شهریار مردگان بود نه فرمانروای مرگ ویونانیان او را تاناتوس و رومیان او را اورکوس می نامیدند.
کوه المپ یا المپوس با ارتفاع ۲٫۹۷۱ متر (یا ۹٫۵۷۰ فوت) بلندترین کوه یونان است که درنیمه شمالی آن کشور در نزدیکی دریای اژه، در مرز تسالی و مقدونیه و در ۱۰۰ کیلومتری تسالونیکی، دومین شهر بزرگ یونان واقع شده. کوه المپ دارای ۵۲ قله است که بلندترین آنها با ارتفاع ۲.۹۱۷ متر میتیکاس نام دارد که به معنای «بینی» میباشد. بر اساس برجستگیهای توپوگرافیکی، این قله بلندترین قلهٔ اروپا محسوب میشود. کوه المپ از نظر پوشش گیاهی بسیار غنی بوده و چندین گونهٔ بومی در آنجا رشد میکند.
کایمرا
فرزند اژدهایی صد سر به نام تایفویوس (Typhoeus) و موجودی نیمه پری، نیمه
مار به نام اکیدنا (Echidna) است و یکی از معروفترین هیولاهای اساطیر به
شمار میرود. کایمرا موجودی با دو سر شیر و بز در یک سو و دمی با سر مار از
سوی دیگر بوده است. بدن او هم نیمی شیر و نیمی بز بوده و از دهانش آتش
میریخته است. این هیولا ، با از بین بردن گله های دامداران و حمله به مردم،
موجب وحشت اهالی لیسیا Lycia بود و به دست مردی به نام بلروفون
(Bellerophon) از اهالی کورینت (قرنت) کشته شد.
آرگوس، یکی از قهرمانان اساطیر یونان است که به آرگوس مشاهده گر مشهور است. علت این نام گذاری تعداد فراوان چشمان او بوده که در بعضی روایات 4 چشم و در بسیاری از داستانها و نقاشیها دارای 100 چشم بوده است که در سراسر بدن او قرار داشتند. این خاصیت، آرگوس را به یک نگهبان ایده آل مبدل کرده بود و هرا، همسر زئوس، او را برای نگهبانی زئوس و معشوقه اش ایو Io، گماشته بود. اما زئوس به هرمس، پیغامبر خدایان، دستور داد تا ایو را برباید و هرمس خود را به شکل چوپانی درآورد و با حکایتهای طولانی و آوای نی خود، آرگوس را به خواب برد و ایو را دزدید. در بعضی از داستانها، آرگوس در آخر به دست هرمس کشته میشود.
اکیدنا: هیولای
مونثی که نیمی پری و نیمی مار بود و در غاری زندگی میکرد. او تنها هنگام
شکار غار را ترک میکرد و هر موجودی که از آن حوالی میگذشت را میخورد. این
موجود فانی اما درای عمری طولانی بود و توسط آرگوس کشته شد.
در اساطیر یونان، گرگنها هیولائی مونث، با بدنی پوشیده از فلسهایی نفوذ ناپذیر، موهایی از مارهای زنده، دندانهایی تیز و چهرهای چنان زشت بودهاند که هر کس به آنها نگاه میکرد به سنگ تبدیل میشد. آنها سه تن بودند که دو تا از آنها جاودان بودند و سومی که مدوزا نام داشت فانی بود. یونانیان از تصویر سر این هیولا برای آراستن سپرهای خود استفاده میکردند تا دشمنان خود را وحشت زده کرده و خود را از قدرتهای شیطانی محافظت کنند
ادامه مطلب ...
هکاتونکایر به معنی «صددست» است. این موجودات با ۵۰ سر و ۱۰۰ دست قدرتمند، فرزندان گایا و اورانوس بودند. این سه موجود صد دست، از پدر خود متنفر بودند و اورانوس آنها را به رحم مادرشان باز گرداند. آنها بعدها در شورشی علیه اورانوس شرکت کردند، اما کرونوس (برادرشان) باز هم آنها را به زندان انداخت و بعد توسط زئوس آزاد شدند و به نبرد با تایتانها پرداختند. آنها میتوانستند در آن واحد چندین تختهسنگ عظیم را به سمت دشمنان خود پرتاب کنند.
هیدرا مار چند سری است با بدنی شبیه به یک چهارپا . وی دارای نیشی زهرآلود بود که می توانست هر مردی را بکشد.
معروف ترین هیدرا در اساطیر یونانی ،هیدرای 9 سری است که توسط هرکول کشته شده است.به او هیدرای لرنا نیز میگویند زیرا این هیدرا در Lerna زندگی می کرده است. در روایاتی می گویند که او نگهبان دنیای زیرین بوده است.
هرکول برای کشتن این حیوان
،بعد از قطع کردن هر سر هیدرا بلافاصله در آن محل شعله ی آتشی میگرفت تا بسوزد و
نتواند سر دیگری در آورد.
طبق روایاتی این حیوان می توانست از دهان خود آتش و یا اسید
پرتاب کند ودارای نفس زهرآلودی بوده که اگر انسانی آن را تنفس می کرد ،می مرد.